۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

در باب آزمون...

آن آزمونی که همه ازش سربلند بیرون بیایند به لعنت خدا هم نمی ارزد. تنها وظیفه ی آزمون تمییز سره از ناسره است و اگر از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند باید فاتحه اش را خواند. 
چنین اصلی در همه جا - چه علم و چه اخلاق- باید رعایت شود. مخصوصا در حوزه ی اخلاق. اصولی اخلاقیی که به آن پایبندی باید و باید و باید برخی جاها اعمال تو را رد کند. نمی توانی به مجموعه ای از اصول پابند باشی که در طول زندگی ات حتی یک بار هم کسی یا چیزی یا عملی را رد نکرده است.
طبیعتا اعتراف به خطا دشوار است. به همین خاطر انسان ابزارساز و چاره جو راه حلی را برای گریز از این مخمصه یافته است. این راه حل اعتقاد به اصولی لغزان و متحرک است... همان سیاست یک بام و دوهوا... یا درست ترش استانداردهای دوگانه...
*
آخرین باری که حاضر شدی در جمع اعتراف کنی که فلان کارت اشتباه یا غیراخلاقی بوده کی بوده است ؟

۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

وظیفه ی حکومت در مواجهه با حملات مسلحانه چیست؟ ریشه یابی یا انتقام گیری.

در خبرها از قول مقامات نظامی و امنیتی ایران آمده است که دو عامل حمله ی تروریستی پنج شنبه در سنندج کشته شده اند. اینجا، اینجا  یا اینجا. در آن حمله ی تروریستی 5 نفر از اعضای پلیس کشته و 9 نفر نیز مجروح شده بودند.
چیزی که در این نوع خبررسانی بسیار جلب توجه می کند کاهش وظیفه ی نهادهای امنیتی از کشف ریشه های جرم و پیش گیری از آن به انتقام جویی صرف و کورکورانه از عاملان فرضی و احتمالی حادثه است. به بیان دیگر، حتی یک بار شاهد آن نیستیم که یکی از مقامات حکومتی، مثلا، در تلویزیون حاضر شده و اشاره ای هر چند گذرا به مباحث علمی در این زمینه – از قبیل ضرورت کشف انگیزه های مجرمان، تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی از راه شناخت دقیق عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موثر بر پدیده ی تروریسم و ...-  کند. گویی ماجرا نه شورش یک گروه بر علیه حکومتی مستقر که دعوای میان دو باند مافیایی و رقیب است. یکی با وحشی گری زن و بچه ها را به کام مرگ می فرستد و دیگری با انتقام جویی هر کسی را که به دستش برسد از دم تیغ می گذراند و با سرمستی جنون آمیزی حتی بر تعداد کشته شدگان حریف نیز تاکید و به آن مباهات می کند.